حجم سیاه دونده

ساخت وبلاگ


خدا از این رفقا قسمت همه کنه:)

یکی من میگم دقیقا، یکی اون!

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 217 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 21:04

پریروز یه مطلبی تو یه وبلاگی خوندم راجع به سعی در خالص کردن کارهامون. و میگفت به خدا بگیم من که میدونم نمیتونم نیتم رو کاملا خالص کنم، ولی خودت کمک کن این کار رو فقط برای خودت انجام بدم. اینجوری آدم با خودش رو راسته و یه جورایی کمک خدا رو هم پشتش حس میکنه. دیروز با مامان رفتم خونه داداش ع. از همون اولش هم گفتم خدایا به خاطر تو میرم که پیوند این دو خانواده دوباره برقرار بشه. کار ندارم تقصیر کی بوده و کی به کی چی گفته و کی کوچیکتره و کی بزرگتر! دیگه فکر نکردم که زن‌داداش باید میومد بخاطر چشم‌سفیدی‌هاش معذرت میخواست و فکر نکردم که این کار رو نکرده هیچ، طلبم حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : اخلاص,اخلاص in english,اخلاص بالانجليزي,اخلاص يخلف,اخلاص النية,اخلاص زوجة صابر رباعي,اخلاص النية لله,اخلاص چیست,اخلاص نیت,اخلاص السيد احمد, نویسنده : 9monologue9 بازدید : 225 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 15:23

دیشب یه بچه رو آورده بودن درمانگاه با سابقه‌ی تشنج. دکتر دارو نوشت و رفتن. چند دقیقه بعد با سر و صدا و گریه، بدو بدو بچه رو در حال تشنج آوردن، دیازپام رکتال زدیم و زیر اکسیژن گذاشتیم. دکتر میگه داروهاش رو که گرفتی بده که واسه تبش شیاف هم بذارم. گفت همه تو راه افتاده. بنده خدا دستپاچه شده بوده کیف با محتویاتش از رو موتور از دستش افتاده. حالا میخواستن برن خونه، کلید نداشتن. خونوادگی هم اومده بودن، یعنی پدر، مادر، دختر و پسر(که مریض بود). باز جای شکرش باقی بود که گوشی‌هاشون رو خونه جا گذاشته بودن و بجای پول هم عابربانک برداشته بودن که تو جیب پدر خانواده بود. حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : الحمد لله علي كل حال,الحمد لله علي كل حال مهما كان الحال,الحمدلله علی کل حال,الحمد لله علي كل حال من الفيس بوك,الحمد لله علي كل حال مزخرفه,الحمد لله علي كل حال بالانجليزي,الحمد لله علي كل حال فيس,الحمد لله على کل حال, نویسنده : 9monologue9 بازدید : 222 تاريخ : يکشنبه 16 آبان 1395 ساعت: 15:23

دریا


حس فوق العاده‌ای از این عکس میگیرم:)

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 209 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 19:42

مکان: سرویس بهداشتی پارک آرامش زمان: هشت و نیم شب موقعیت آبجی: تو یکی از سرویس‌ها موقعیت من: در حال قدم زدن تو سرویس بهداشتی منتظر آبجی مود آبجی: ؟ مود من: متفکر من به آبجی: فرض کن الان یه قاتل زنجیری بیاد تو سرویس بهداشتی و بفهمه تو توی یکی از سرویس‌هایی و بعد بفهمی قصد داره از پشت در بسته بهت شلیک کنه. حالا تو توی چه پوزیشنی قرار میگیری که با احتمال بیشتری زنده بمونی؟ آبجی به من: من مثل تو خودآزاری ندارم که به همچین چیزایی فکر کنم! من به آبجی: اگه وایستی که مطمئنا به سمت سرت شلیک میکنه و بعد تمام. پس بهتره بشینی و سرت تو دستت باشه. اگه به پهلو بشینی کلیه و ر حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 222 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 19:42

یک عالمه یعنی یک عالمه هاااا... یک عالمه نوشتم همش پاک شد... این بیان هم با اون دلایلش واسه نداشتن شکلک! الان من چجوری گریه‌ی خودم رو به سمع و نظر مخاطبین برسونم؟؟؟ دیگه حوصله‌ی نوشتنش نیست. همین‌قدر بگم موضوع، شخصی بود که امشب کفر منو درآورد، چون در عین تحصیلات بالایی که داره تو درک و گیرایی سرعتش پایینه و ضمنا نمیتونه فراتر از آموخته‌هاش فکر کنه و کمی قوه‌ی استدلالش هم ضعیفه. در واقع اون همه توضیحی که دادم همانا آب در هاون کوبیدن بود. حرف ایشون هم یه چیزی تو این مایه‌ها بود که چون کتاب اینجوری گفته پس راه‌حل‌های خارج از کتاب غیر قابل قبوله. حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 194 تاريخ : پنجشنبه 13 آبان 1395 ساعت: 19:42

این دختر، دختر نازنینیه! جزء همکاراییه که از شهریور اومدن. حدود ۱۸ سالشه اما همون کارایی رو میکنه که من انجام میدم. دیپلم بهیاری داره و از قائن برای کار اومده اینجا. تو عقده و شوهرش هم، همینجا تو یه قنادی کار میکنه و تا قبل اومدن ایشون تنها بوده. احساس دوری از خانواده و تنهاییشو منم احساس میکنم. ماه قبل چند تا از شیفتاشو با من جابجا کرد که بره شهرش. برگشتنی واسمون یکم زرشک آورد :) که ما هنوز نخوردیم و با همون خارها و شاخه‌هاش تو یخچاله هنوز! چون اینجا تنهاست و کاری هم تو خونه نداره، اغلب شیفتا، نیم ساعتی زودتر میاد و ما رو خوشحال میکنه و باعث میشه دقایق ک حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 213 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 13:32

چمدون بستن رو خیلی دوست دارم... اینکه هر چیزی رو مرتب و منظم بذاری سرجاش و حواست باشه چیزی از قلم نیفته.

آقا یکی بیاد ما رو از خر شیطون پیاده کنه، این چه هواییه؟ الان گوشیم آلارم داد که ساری بارونه:) هواشناسی گفته بود سه‌شنبه سردترین روز هفته است، پس امیدوار باشیم که از فردا هوا بهتره؟  به هر حال اگه تگرگ هم بیاد سفر با دوستان دانشکده رو کنسل نمیکنم!

ان‌شاالله شب راه میفتیم، ولی کاش روز بود جاده رو میدیدیم...

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 213 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 13:32

قضایای تلگرافی: تصمیم قاطع داشتم ۲۷ برم کلاس یوگای آستان قدس رو که موسسه معتبری هست ثبت‌نام کنم، اما صبح مامان هول‌هولکی بیدارم کردن که بدو بریم خونه آبجیت، وقتشه:) تو اورژانس بیمارستان استاد "ت" رو دیدم که راستش یه کوچولو (خیلی کوچولو) برامون پارتی‌بازی کرد و من اصلا قصدم از آشنایی دادن این نبود. البته کار ایشون هم هیچ تأثیری در روال کار ما ایجاد نکرد و ما کاملا مثل بقیه پذیرش شدیم. تولد نیمه‌شب ۲۷ مهر:):) دختری هم‌نام من که کلی با اسمش مخالفت کردم، ولی کو گوش حرف‌شنو! صبح فردا فهمیدم عامل زایمان و اِدِش دو تا از هم‌کلاسی‌های خودم بودن که یک ترم عقب حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 223 تاريخ : دوشنبه 3 آبان 1395 ساعت: 17:41